فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پرهیز کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اجتناب کردن، خودداری کردن

فونتیک فارسی

parhiz kardan
فعل لازم

to abstain, to keep away, to abnegate, to avoid, to shun, to eschew, to refrain, to diet, to forbear, to desist, to follow a dietary regimen

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

از خوردن شکر پرهیز کردن

to abstain from sugar

دکتر به کن توصیه کرد از ورزش‌های شدید پرهیز کند.

The doctor advised Ken to avoid strenuous exercise.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرهیز کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرهیز کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرهیز کردن

لغات نزدیک پرهیز کردن

پیشنهاد بهبود معانی