آخرین به‌روزرسانی:

پسر خاله به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پسر خواهر مادر

فونتیک فارسی

pesar khaale
اسم

cousin, maternal cousin

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

پسر خاله‌ام آخر هفته‌ی بعد به دیدنمان می‌آید.

My cousin is coming to visit us next weekend.

من و پسر خاله‌ام وقتی بچه بودیم با هم بازی می‌کردیم.

My cousin and I used to play together when we were kids.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پسر خاله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پسر خاله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسر خاله

لغات نزدیک پسر خاله

پیشنهاد بهبود معانی