five, quinque-, penta-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او آنقدر مشکلپسند است که تاکنون پنج خواستگار را رد کرده است.
She is so choosy that she has already turned down five suitors.
پنج جسد از میان آوار بیرون کشیده شد.
Five bodies were pulled from the debris.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پنج» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پنج