آخرین به‌روزرسانی:

پوسیدگی به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / poosidegi /

decay, rottenness

caries

دندانپزشکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پوسیدگی

  1. مترادف:
    تباهی تلاشی فساد
  1. مترادف:
    تخلخل
  1. مترادف:
    کرم‌خوردگی له‌شدگی

ارجاع به لغت پوسیدگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پوسیدگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پوسیدگی

لغات نزدیک پوسیدگی

پیشنهاد بهبود معانی