فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پژمرده کردن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پلاساندن

فونتیک فارسی

pazhmorde kardan
فعل متعدی

to wilt, to wither, to be shriveled, to droop

گرمای خورشید می‌تواند به‌سرعت گیاهان ظریف را پژمرده کند.

The heat of the sun can quickly wilt delicate plants.

گرمای بیش از حد می‌تواند محصولات را در مزرعه پژمرده کند.

Excessive heat can wither the crops in the field.

افسرده کردن

فونتیک فارسی

pazhmorde kardan
فعل متعدی

to deject, to afflict, to make gloomy, to make heavy-hearted, to sadden

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

به نظر می‌رسید که خبر ناامیدکننده همه را در اتاق پژمرده کرد.

The disappointing news seemed to deject everyone in the room.

فیلم غم‌انگیز همه‌ی تماشاگران در تئاتر را پژمرده کرد.

The tragic movie made heavy-hearted all the viewers in the theater.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پژمرده کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پژمرده کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پژمرده کردن

لغات نزدیک پژمرده کردن

پیشنهاد بهبود معانی