فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پیام رسان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پیک، رساننده‌ی پیام

فونتیک فارسی

payaamresaan
اسم

messenger, envoy, dispatcher, page, forerunner, transmitter, courier

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

رئیس‌جمهور پیام‌رسانی را فرستاد تا به نخست‌وزیر ماوقع را اطلاع دهد.

The president dispatched a messenger to tell the premier what happened.

پسر پیام‌رسان

messenger boy

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پیام رسان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیام رسان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیام رسان

لغات نزدیک پیام رسان

پیشنهاد بهبود معانی