آخرین به‌روزرسانی:

پیرایش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / piraayesh /

trimming, embellishment, garnishment, decoration, ornament, ornamentation, bedecking, dressing up

تزئین، آراستگی، زینت، زینت دادن، پیراستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

پیرایشگر

decorator

درخت کریسمس با پیرایش‌های درخشان آراسته شده بود.

The Christmas tree was adorned with glittering ornaments.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیرایش

  1. مترادف:
    زیب زیور
  1. مترادف:
    تزیین مزین
  1. مترادف:
    آرایش

ارجاع به لغت پیرایش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیرایش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیرایش

لغات نزدیک پیرایش

پیشنهاد بهبود معانی