فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پیشرفت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ترقی، پیروزی، ارتقا

فونتیک فارسی

pishraft
اسم

progress, advance, headway, improvement, achievement, development, progression, advancement

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

پیشرفت اقتصادی

economic development

دیوان‌سالاری بزرگترین مانع پیشرفت اقتصادی است.

Bureaucracy is the biggest obstacle to economic progress.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

خط پدافندی ما پیشرفت دشمن را متوقف کرد.

Our defensive line checked the enemy's advance.

پیشرفت باورنکردنی آن‌ها در علم

their fantastic progress in science

برف جلوی پیشرفت قشون را گرفت.

Snow hindered the army's progress.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیشرفت

  1. مترادف:
    ارتقا ترفیع ترقی تعالی توسعه

ارجاع به لغت پیشرفت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیشرفت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیشرفت

لغات نزدیک پیشرفت

پیشنهاد بهبود معانی