to move, to progress, to improve, to develop, to proceed, to advance, to gain, to blossom, to thrive
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در پنج سال گذشته صنعت کامپیوتر پیشرفت کرده است.
In the past five years, the computer industry has progressed.
فرانسوی شما خیلی پیشرفت کرده است.
Your French has improved a lot.
کشور خیلی پیشرفت کرده است.
The country has progressed a great deal.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پیشرفت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیشرفت کردن