commonplace, platitudinous, trite, banal, petty, common, trivial, paltry, trifling, mediocre, picayune, threadbare, garden-variety, prosaic, mundane, hackneyed, campy
commonplace
platitudinous
trite
banal
petty
common
trivial
paltry
trifling
mediocre
picayune
threadbare
garden-variety
prosaic
mundane
hackneyed
campy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این موضوع پیشپاافتاده توجه شنوندگان را جلب نخواهد کرد.
This commonplace topic will not draw the audience's attention.
کارم برایم پیشپاافتاده است چون هر روز کار یکسانی انجام میدهم.
I find my job to be mundane because I do the same thing every day.
کلمهی «پیشپاافتاده» در زبان انگلیسی به trivial، mundane یا insignificant ترجمه میشود.
عبارت «پیشپاافتاده» برای توصیف چیزی به کار میرود که بهقدری ساده، معمولی یا بیاهمیت تلقی میشود که توجه یا ارزش خاصی به آن داده نمیشود. این واژه معمولاً بار معنایی منفی دارد و نشان میدهد که موضوع یا مسئلهای مورد بحث، آنقدر سطحی یا ابتدایی است که پرداختن به آن یا بزرگنماییاش ضرورتی ندارد. در زبان فارسی، این عبارت بهویژه در گفتگوهای انتقادی، تحلیلی یا حتی طنزآمیز کاربرد فراوانی دارد.
در کاربردهای روزمره، افراد وقتی از واژهی «پیشپاافتاده» استفاده میکنند، معمولاً قصد دارند نشان دهند که فلان مشکل، نظر، یا موضوع آنقدر بدیهی یا بیارزش است که نباید وقت یا انرژی زیادی صرف آن شود. برای مثال، وقتی کسی از موضوعاتی سطحی در مکالمات مهم صحبت میکند یا به جزئیات بیاهمیت در تصمیمگیریهای کلان میپردازد، ممکن است از این اصطلاح برای انتقاد استفاده شود. این واژه اغلب برای تأکید بر بیاهمیت بودن در برابر مسائل مهمتر به کار میرود.
از منظر روانشناختی و اجتماعی، درک ما از پیشپاافتاده بودن یک چیز بهشدت به زمینه، نگرش فرد، و میزان درگیری ذهنی ما با آن موضوع بستگی دارد. ممکن است چیزی برای یک فرد پیشپاافتاده به نظر برسد، اما برای فرد دیگر اهمیت زیادی داشته باشد. بنابراین، این واژه در عین حال که قوی و قاطع به نظر میرسد، میتواند حامل قضاوتی ذهنی و نسبی نیز باشد.
در متون فلسفی و هنری، واژهی «پیشپاافتاده» گاه به چالشی برای ذهن تبدیل میشود: آیا واقعاً میتوان چیزی را پیشپاافتاده نامید؟ بسیاری از اندیشمندان معتقدند که حتی مسائل به ظاهر پیشپاافتاده نیز میتوانند حامل معنا و عمق باشند، اگر از منظر درستی به آنها نگریسته شود. بنابراین، استفاده از این واژه میتواند گاهی ناشی از بیتوجهی یا سطحینگری باشد.
«پیشپاافتاده» یکی از آن واژگانیست که هم توصیفکنندهی سطح و اهمیت یک چیز است و هم حامل نوعی داوری ارزشی دربارهی آن. این واژه ابزاری زبانی برای تمایز میان مسائل مهم و کماهمیت است، اما در عین حال میتواند نشاندهندهی دیدگاه، نگرش و حساسیتهای گوینده نیز باشد. استفاده از آن نیازمند دقت و درک صحیح از موقعیت است تا از قضاوتهای شتابزده یا سطحی جلوگیری شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پیش پا افتاده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیش پا افتاده