آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

پیگیری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / peygiri /

following or pursuing doggedly, perseverance, unremitting pursuit or investigation, pursuance, follow-up, prosecution, pursuit

following or pursuing doggedly

perseverance

unremitting pursuit or investigation

pursuance

follow-up

prosecution

pursuit

پشتکار، تعقیب، سراغ، ردگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

در پیگیری دستورات شما

in pursuance of your orders

با پیگیری توانست به اهدافش دست پیدا کند.

Through her perseverance, she was able to achieve her goals.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیگیری

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
پی‌جویی تعاقب تعقیب ردجویی ردگیری سراغ

سوال‌های رایج پیگیری

پیگیری به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «پیگیری» در زبان انگلیسی به follow-up یا pursuit ترجمه می‌شود که هر دو به معنای ادامه دادن، دنبال کردن یا مراقبت از موضوع یا مسئله‌ای تا رسیدن به نتیجه یا پاسخ نهایی است. این واژه در زمینه‌های مختلفی از جمله امور اداری، حقوقی، پزشکی، کاری و روابط اجتماعی کاربرد فراوان دارد.

پیگیری به معنای تلاش مداوم برای حصول نتیجه‌ای مشخص است که ممکن است به دلیل اهمیت موضوع یا ضرورت اقدام بیشتر، بعد از یک مرحله اولیه انجام شود. برای مثال، پس از ارسال یک درخواست، انجام یک جلسه یا ارائه یک گزارش، پیگیری به معنای برقراری تماس، یادآوری، جمع‌آوری اطلاعات بیشتر یا انجام اقدامات تکمیلی است تا اطمینان حاصل شود که موضوع به درستی پیش می‌رود و به نتیجه می‌رسد.

در محیط‌های کاری و سازمانی، پیگیری نقش حیاتی در موفقیت پروژه‌ها و تحقق اهداف دارد. بدون پیگیری مناسب، بسیاری از وظایف ممکن است ناقص باقی بمانند یا از مسیر اصلی خارج شوند. به همین دلیل، سیستم‌های مدیریت پروژه معمولاً بخش مشخصی برای پیگیری وظایف، مهلت‌ها و نتایج دارند که به افزایش کارایی و هماهنگی کمک می‌کند.

از نظر روان‌شناسی و رفتاری، پیگیری نشان‌دهنده‌ی مسئولیت‌پذیری، تعهد و دقت در انجام کارهاست. افرادی که مهارت‌های پیگیری قوی دارند، معمولاً در رسیدگی به امور و حل مشکلات موفق‌تر عمل می‌کنند و اعتماد دیگران را جلب می‌کنند. این مهارت همچنین به حفظ ارتباطات مؤثر و ایجاد تعامل مثبت با دیگران کمک می‌کند.

در ترجمه و استفاده زبانی، «پیگیری» می‌تواند به صورت اسم یا فعل به کار رود. برای مثال، در جمله «پیگیری درخواست شما انجام شد»، از اسم follow-up استفاده می‌شود و در جمله «من موضوع را پیگیری می‌کنم»، فعل to follow up به کار می‌رود. انتخاب واژه دقیق بستگی به بافت جمله و نوع پیگیری دارد.

«پیگیری» مفهومی کلیدی در فرآیندهای مختلف زندگی فردی، حرفه‌ای و اجتماعی است که تضمین‌کننده‌ی استمرار، دقت و موفقیت در انجام امور می‌باشد. این واژه یادآور اهمیت توجه به جزئیات و تلاش مستمر برای رسیدن به اهداف و حل مسائل است.

ارجاع به لغت پیگیری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیگیری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیگیری

لغات نزدیک پیگیری

پیشنهاد بهبود معانی