ادبی wooden
wooden
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خانهی قدیمی ایوانی چوبین داشت که با هر قدم جیرجیر میکرد.
The old house had a wooden porch that creaked with every step.
هنرمند از پالتی چوبین برای ترکیب رنگهایش استفاده کرد.
The artist used a wooden palette to mix his paints.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «چوبین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چوبین