آخرین به‌روزرسانی:

کالا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kaalaa /

goods, merchandise, ware, commodity, freight, lading, article, shipment, manufacture, chattels, product

جنس، فرآورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مبادله‌ی کالا

exchange of goods

او انبار کالا را آتش زد.

He fired the warehouse.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کالا

  1. مترادف:
    اروس تنخواه جنس قماش مال مال‌التجاره متاع
  1. مترادف:
    فرآورده محصول
  1. مترادف:
    اسباب

ارجاع به لغت کالا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کالا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کالا

لغات نزدیک کالا

پیشنهاد بهبود معانی