آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

کالا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kaalaa /

goods, merchandise, ware, commodity, freight, lading, article, shipment, manufacture, chattels, product

goods

merchandise

ware

commodity

freight

lading

article

shipment

manufacture

chattels

product

جنس، فرآورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مبادله‌ی کالا

exchange of goods

او انبار کالا را آتش زد.

He fired the warehouse.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کالا

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت کالا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کالا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کالا

لغات نزدیک کالا

پیشنهاد بهبود معانی