denial, disavowal, disclamation, disclaiming, disclaimer, concealment
denial
disavowal
disclamation
disclaiming
disclaimer
concealment
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کتمان مسئولیت توسط شرکت واضح بود.
The company's denial of responsibility was clear.
کتمان او نسبت به اتهام همه را شگفتزده کرد.
His disavowal of the accusation surprised everyone.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کتمان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کتمان