Christmas, yule, yuletide, Noel, Xmas
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
درخت کریسمس را آذین کردن
to decorate a Christmas tree
همهی تعطیلات کریسمس آنجا ماندم.
I stayed there over the Christmas holidays.
یک توپ رنگارنگ به درخت کریسمس آویزان کردم.
I hung a colorful ball on the Christmas tree.
بچهها مشتاقانه کادوهای کریسمس خود را باز کردند.
The children eagerly unwrapped their Christmas presents.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کریسمس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کریسمس