آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

کوهپایه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / koohpaaye /

جغرافیا foot a mountain, foothill, piedmont, mountainside, highland

foot a mountain

foothill

piedmont

mountainside

highland

زمین‌های پایین کوه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

وقتی به کوهپایه رسیدیم مجبور شدیم با دنده‌ی پایین‌تر برویم.

When we reached the foothills, we had to downshift.

او آبشار پنهانی در کوهپایه پیدا کرد.

He found a hidden waterfall on the mountainside.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوهپایه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت کوهپایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوهپایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوهپایه

لغات نزدیک کوهپایه

پیشنهاد بهبود معانی