حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
کیری به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
صفت
فونتیک فارسی / kiri /
ناپسند crap, fucking
crap
fucking
چرند، مزخرف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اتوبوس کیری هیچوقت بهموقع نرسید.
The fucking bus never arrived on time.
او داستان کیریای گفت که معنی نداشت.
She told me some crap story that didn’t make sense.
ارجاع به لغت کیری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «کیری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کیری
