آخرین به‌روزرسانی:

کید به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / keyd /

ادبی ploy, ruse, trick, strategy, stratagem

حیله، مکر، نیرنگ، تزویر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

کید همیشگی او وانمود کردن به مریضی است.

His usual ploy is to pretend he's ill.

پول را با کید از من گرفت.

He got the money from me by a trick.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کید

  1. مترادف:
    ترفند تزویر تغابن حیله خدعه شید فریب مکر

ارجاع به لغت کید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کید

لغات نزدیک کید

پیشنهاد بهبود معانی