کیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اندام تناسلی مرد

فونتیک فارسی

kir
اسم
cock, dick, penis, prick, phallus, pecker, tool, peter

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- او بعد از تصادف درد شدیدی در کیرش احساس کرد.

- He felt a sharp pain in his penis after the accident.

- کلاس آناتومی ساختار و عملکرد کیر را بررسی کرد.

- The anatomy class studied the structure and function of the penis.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کیر

لغات نزدیک کیر

پیشنهاد بهبود معانی