آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

کیمچی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kimchi /

غذا و آشپزی kimchi

kimchi

نوعی ترشی کره‌ای شامل کلم‌برگ، فلفل، سیر و...

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

دوستم پس‌از سفر به کره‌ی جنوبی یاد گرفت که چگونه کیمچی درست کند.

My friend learned to make kimchi after visiting South Korea.

کیمچی طعمی تند و ترش دارد.

Kimchi has a spicy and tangy flavor.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کیمچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کیمچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کیمچی

لغات نزدیک کیمچی

پیشنهاد بهبود معانی