آخرین به‌روزرسانی:

گره زدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله

فعل متعدی
فونتیک فارسی / gereh zadan /

to tie, to ball, to knot, to hitch, to loop, to noose

به‌هم بستن (دو طناب یا ریسمان و غیره)، به‌هم پیچاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

روبان را دور جعبه پیچیدم و دو سر آن را گره زدم.

i tied the ribbon around the box and knotted the two ends of it together

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گره زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گره زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گره زدن

لغات نزدیک گره زدن

پیشنهاد بهبود معانی