to tie, to ball, to knot, to hitch, to loop, to noose
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
روبان را دور جعبه پیچیدم و دو سر آن را گره زدم.
i tied the ribbon around the box and knotted the two ends of it together
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گره زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گره زدن