gnarled, knotty, lumpy, gnarly, knarry, cross-grained
تنهی گرهگره آن درخت کهن
the gnarled trunk of that old tree
گرهگره حرکت کردن، گرهگره رفتن
to stop and go, to move sporadically, to move or do in fits and starts, to move jerkily
kinky
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گره گره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گره گره