فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

گرو به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

gerõ

pledge, pawn, security, wager

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرو

  1. مترادف:
    رهن شالهنگ
  1. مترادف:
    داو
  1. مترادف:
    شرط

ارجاع به لغت گرو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرو

لغات نزدیک گرو

پیشنهاد بهبود معانی