interruption, incoherence, detachment, bust, disjuncture, rupture, severance, disjunction, cut, breakage
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گسیختگی میان دو داستان بینندگان را گیج کرد.
The disjunction between the two stories left the audience confused.
گسیختگی میان دو فرهنگ
the disjuncture between the two cultures
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گسیختگی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گسیختگی