آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

گسیختگی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / gosikhtegi /

interruption, incoherence, detachment, bust, disjuncture, rupture, severance, disjunction, cut, breakage

interruption

incoherence

detachment

bust

disjuncture

rupture

severance

disjunction

cut

breakage

دریدگی، انفصال، جداشدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

گسیختگی میان دو داستان بینندگان را گیج کرد.

The disjunction between the two stories left the audience confused.

گسیختگی میان دو فرهنگ

the disjuncture between the two cultures

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گسیختگی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت گسیختگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گسیختگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گسیختگی

لغات نزدیک گسیختگی

پیشنهاد بهبود معانی