آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

    گفتن به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / goftan /

    to utter, to say, to tell, to mention, to speak, to voice, to state, to put, to impart, to vocalize, to bid, to remark, to relate, to observe

    to utter

    to say

    to tell

    to mention

    to speak

    to voice

    to state

    to put

    to impart

    to vocalize

    to bid

    to remark

    to relate

    to observe

    صحبت کردن

    او نتوانست کلمات مناسبی برای گفتن به او پیدا کند.

    He couldn’t find the right words to say to her.

    لطفاً ساعت را به من بگویید.

    Please tell me the time.

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / goftan /

    to inform, to state, to advise

    to inform

    to state

    to advise

    اطلاع دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    او نظر خود را به‌وضوح خواهد گفت.

    She will state her opinion clearly.

    به او گفت که برای مواقع اضطراری پول بیشتری پس‌انداز کند.

    She advised him to save more money for emergencies.

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / goftan /

    عامیانه to image, to think, to believe, to suppose

    to image

    to think

    to believe

    to suppose

    گمان کردن

    او می‌گوید که این پروژه موفق خواهد شد.

    She thinks the project will succeed.

    آن‌ها می‌گویند که این پروژه در زمان مقرر تکمیل خواهد شد.

    They believe the project will be completed on time.

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / goftan /

    to indite, to compose, to verify

    to indite

    to compose

    to verify

    سرودن

    او تصمیم گرفت عریضه‌ای صمیمانه برای دوستش بگوید.

    She decided to compose a heartfelt letter to her friend.

    او از طبیعت الهام گرفت تا داستان جذابی را بگوید.

    He took inspiration from nature to indite a captivating story.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد گفتن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اظهارداشتن اعلام کردن اقرار کردن به عرض رساندن بیان کردن سخن راندن صحبت کردن عرض کردن فرمودن گپ زدن گفتگو کردن معروض داشتن نقل کردن
    متضاد:
    شنودن شنیدن
    مترادف:
    سرودن
    مترادف:
    نامیدن
    مترادف:
    پنداشتن تصور کردن خیال کردن فرض کردن
    مترادف:
    مقال

    سوال‌های رایج گفتن

    گفتن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «گفتن» در زبان انگلیسی به "to say" یا "to tell" ترجمه می‌شود.

    انتخاب میان این دو فعل بستگی به ساختار جمله و تأکید گوینده دارد. وقتی که تمرکز روی محتوای گفته‌شده باشد، معمولاً از "say" استفاده می‌شود، مانند: He said he was tired. اما وقتی که مخاطب مشخص باشد و تمرکز بر انتقال پیام به او باشد، از "tell" استفاده می‌شود، مانند: She told me the truth.

    گفتن یکی از اصلی‌ترین ابزارهای ارتباطی در زبان فارسی و سایر زبان‌هاست و معناهایی فراتر از صرفاً بیان کلمات دارد. این کلمه می‌تواند بیانگر اظهار نظر، دستور دادن، اعتراف کردن، تعریف کردن، پیشنهاد دادن یا حتی رازگویی باشد. از فردی که حقیقتی را بازگو می‌کند گرفته تا کسی که خاطره‌ای را تعریف می‌کند یا جمله‌ای عاشقانه بر زبان می‌آورد، همه در حال استفاده از عمل «گفتن» هستند.

    در فرهنگ و ادبیات فارسی، «گفتن» نقش محوری دارد. شاعران و نویسندگان بارها از آن برای انتقال احساسات، افکار عمیق یا گفتگوهای نمادین استفاده کرده‌اند. در شعرهای حافظ، مولانا یا سعدی، گفتن گاهی به شکل مکاشفه، الهام یا حتی گفت‌وگوی درونی ظاهر می‌شود. در فرهنگ عامه، گفتن پایه‌ی سنت‌هایی چون قصه‌گویی، مثل‌سازی، لطیفه‌گویی و حتی ضرب‌المثل‌هاست؛ عناصری که بخش جدانشدنی از هویت فرهنگی ما هستند.

    گفتن فقط به معنای ادای کلمات نیست؛ بلکه نوع بیان، لحن صدا، انتخاب واژگان و حتی حالت چهره هنگام گفتن می‌تواند بر معنای نهایی تأثیر بگذارد.

    در زندگی روزمره، گفتن می‌تواند رابطه‌ای را شکل دهد، تعارضی را حل کند، احساسی را منتقل کند یا دانشی را به اشتراک بگذارد. همین گستردگی کاربرد است که این فعل را به یکی از بنیادی‌ترین و پویاترین افعال زبان تبدیل کرده است.

    ارجاع به لغت گفتن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «گفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گفتن

    لغات نزدیک گفتن

    • - گفتمان کردن
    • - گفتمان گر
    • - گفتن
    • - گفتن با اطمینان
    • - گفتن با حرارت
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.