شکل نوشتاری دیگر این لغت: گاهواره
cradle, crib
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ز گهواره تا گور دانش بجوی
seek knowledge from your cradle to your grave
نوزاد را بهآرامی در گهواره قرار دهید.
Place the baby gently in the crib.
بچه را در گاهواره قرار دادم.
I placed the baby in the cradle.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گهواره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گهواره