آخرین به‌روزرسانی:

گهواره به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: گاهواره

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تخت کودک

فونتیک فارسی

gahvaare
اسم

cradle, crib

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

ز گهواره تا گور دانش بجوی

seek knowledge from your cradle to your grave

نوزاد را به‌آرامی در گهواره قرار دهید.

Place the baby gently in the crib.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

بچه را در گاهواره قرار دادم.

I placed the baby in the cradle.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گهواره

  1. مترادف:
    گاهواره مهاد مهد نانو ننو

ارجاع به لغت گهواره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گهواره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گهواره

لغات نزدیک گهواره

پیشنهاد بهبود معانی