یادگاری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • چیزی که به عنوان یادگار و یادبود باشد
  • فونتیک فارسی

    yaad(e)gaari
  • اسم
    keepsake, souvenir, memento
    • - این ساعت طلا را به عنوان یادگاری از من داشته باشید.

    • - Take this gold watch as a keepsake from me.
    • - هنوز آن را به عنوان یادگاری دارم.

    • - I still have it as a keepsake.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)