فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Achilles

əˈkɪliːz əˈkɪliːz

توضیحات:

همچنین در معنای دوم می‌توان از Achilles tendon به‌جای Achilles استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

(افسانه‌ی یونانی) آشیل، اخلیوس قهرمان (در داستان ایلیاد هومر)

Achilles was known for his unmatched strength in battle.

آشیل به‌خاطر قدرت بی‌نظیرش در نبرد معروف بود.

The story of Achilles highlights themes of heroism and fate.

داستان آشیل مضامین قهرمانی و سرنوشت را برجسته می‌کند.

noun countable

کالبدشناسی زردپی آشیل، تاندون آشیل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The athlete suffered a rupture of the Achilles tendon during the game.

این ورزش‌کار در جریان بازی دچار پارگی تاندون آشیل شد.

Stretching is essential to keep the Achilles flexible and healthy.

کشش برای حفظ انعطاف‌پذیری و سلامت زردپی آشیل ضروری است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت Achilles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Achilles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/achilles

لغات نزدیک Achilles

پیشنهاد بهبود معانی