همچنین در معنای دوم میتوان از Achilles tendon بهجای Achilles استفاده کرد.
(افسانهی یونانی) آشیل، اخلیوس قهرمان (در داستان ایلیاد هومر)
Achilles was known for his unmatched strength in battle.
آشیل بهخاطر قدرت بینظیرش در نبرد معروف بود.
The story of Achilles highlights themes of heroism and fate.
داستان آشیل مضامین قهرمانی و سرنوشت را برجسته میکند.
کالبدشناسی زردپی آشیل، تاندون آشیل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The athlete suffered a rupture of the Achilles tendon during the game.
این ورزشکار در جریان بازی دچار پارگی تاندون آشیل شد.
Stretching is essential to keep the Achilles flexible and healthy.
کشش برای حفظ انعطافپذیری و سلامت زردپی آشیل ضروری است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «Achilles» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/achilles