فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Acidulate

گذشته‌ی ساده:

acidulated

شکل سوم:

acidulated

سوم‌شخص مفرد:

acidulates

وجه وصفی حال:

acidulating

معنی

adverb

میخوش کردن، ترش کردن، (مجازاً) کج خلقی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acidulate

  1. verb make sour or more sour
    Synonyms:
    sour acidify acetify

ارجاع به لغت acidulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acidulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acidulate

لغات نزدیک acidulate

پیشنهاد بهبود معانی