با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Acidulous

    əˈsɪdjʊləs əˈsɪdjʊləs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more acidulous

    • صفت عالی:

      most acidulous

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    میخوش، ملس، (مجازاً) کج‌خلق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Her remarks were acidulous.
    - گفته‌هایش تند و طعنه‌آمیز بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد acidulous

    1. adjective bitter, sour
      Synonyms: acerb, acerbic, acetose, dry, piquant, sharp, tart
      Antonyms: sugary, sweet
    2. adjective bitter in speech
      Synonyms: biting, cutting, ironical, mocking, sarcastic
      Antonyms: kind, nice, sweet

    ارجاع به لغت acidulous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «acidulous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acidulous

    لغات نزدیک acidulous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن