فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Advisory Board

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • هیئت مشاوره
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد advisory board

  1. noun advisory body
    Synonyms: board of advisers, consultants, consultative body, planning board

ارجاع به لغت advisory board

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «advisory board» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/advisory board

لغات نزدیک advisory board

پیشنهاد بهبود معانی