عاقبت غیرمنتظره، پیامد ناخواسته، تأثیرات بعدی، پسلرزه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
public distrust was an unforeseen afterclap of the government's controversial decision.
بیاعتمادی عمومی، پسلرزهی غیرمنتظرهی تصمیم بحثبرانگیز دولت بود.
The sudden bankruptcy of a major client was an unwelcome afterclap to the company's recent restructuring.
ورشکستگی ناگهانی مشتری بزرگ، پیامد ناخوشایند بازسازی اخیر شرکت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «afterclap» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/afterclap