وقت زیادی داشتن (برای انجام کاری)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I wish I had all the time in the world to travel and explore new places.
ای کاش وقت زیادی برای سفر و کشف مکانهای جدید داشتم.
She needed all the time in the world to finish her final project.
او وقت زیادی نیاز داشت تا پروژهی نهایی خود را تمام کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «all the time in the world» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/all-the-time-in-the-world