با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Altar

ˈɒːltər ˈɒːltər ˈɔːltə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    altars

معنی

  • countable
    قربانگاه، مذبح، محراب، مجمره
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد altar

  1. noun church table, pedestal
    Synonyms: chantry, font, reredos, retable, shrine, tabernacle

Idioms

ارجاع به لغت altar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «altar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/altar

لغات نزدیک altar

پیشنهاد بهبود معانی