امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Analyzer

    American: ˈænəˌlaɪzər British: ˈænəlaɪzə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      analyzers

    توضیحات

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی analyser است.

    معنی

    noun
    تحلیل‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد analyzer

    1. noun An instrument that performs analyses
      Synonyms: analyser, centrifuge, separator

    ارجاع به لغت analyzer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «analyzer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/analyzer

    لغات نزدیک analyzer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel