همچنین میتوان از aneurismal بهجای aneurysmal استفاده کرد.
پزشکی (مربوط یا مبتلا به) آنوریسم، رگبرآمدگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The doctor identified an aneurysmal dilation in the patient's blood vessel.
پزشک اتساع مربوط به رگبرآمدگی را در رگ خونی بیمار را شناسایی کرد.
The aneurysmal swelling posed a significant risk to his health.
تورم آنوریسمی خطر قابل توجهی برای سلامتی او به همراه داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aneurysmal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aneurysmal