فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Anticipatory

ænˈtɪsəpəˌtɔːri ænˈtɪsɪpətəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    پیش‌نگرانه، پیش‌بینانه، با چشم‌به‌راهی، با پیش‌دستی، پیش‌گرا
    • - anticipatory pleasure
    • - لذت متصور، لذت پیشگرایانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد anticipatory

  1. adjective Having or marked by expectation
    Synonyms: anticipant, anticipative, prevenient, expectant, precognizant

لغات هم‌خانواده anticipatory

ارجاع به لغت anticipatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anticipatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anticipatory

لغات نزدیک anticipatory

پیشنهاد بهبود معانی