Anticipant

ænˈtɪsəpənt ænˈtɪsɪpənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
منتظر، امیدوار، آبستن، باردار، پیش‌بینی‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anticipant

  1. adjective having or marked by expectation
    Synonyms:
    expectant anticipatory anticipative
  1. noun one who anticipates
    Synonyms:
    anticipator

ارجاع به لغت anticipant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anticipant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anticipant

لغات نزدیک anticipant

پیشنهاد بهبود معانی