کلمهی «anything goes» در زبان فارسی بهصورت تقریبی به «هر کاری مجاز است»، «همهچیز پذیرفتنی است» یا «هیچ قاعدهای وجود ندارد» ترجمه میشود.
این عبارت یک اصطلاح (idiom) انگلیسی است که معمولاً برای توصیف موقعیتها یا نگرشهایی به کار میرود که در آن محدودیت، قانون، یا معیار مشخصی وجود ندارد و افراد میتوانند آزادانه هر کاری انجام دهند یا هر سبکی را بپذیرند. کاربرد این عبارت در زبان انگلیسی بسیار گسترده است؛ از گفتگوهای روزمره گرفته تا ادبیات، موسیقی، و فلسفهی اخلاق. در ادامه، این مفهوم از جنبههای مختلف بررسی میشود.
در نخستین نگاه، «anything goes» مفهومی از آزادی مطلق در رفتار و اندیشه را القا میکند. وقتی کسی میگوید «In that club, anything goes»، منظور این است که در آن محیط قوانین خشک و مشخصی وجود ندارد و همهچیز قابل قبول است. این طرز فکر در زندگی روزمره گاهی میتواند نشانهای از تساهل و گشودگی ذهنی باشد؛ یعنی پذیرش تنوع و احترام به انتخابهای متفاوت. با این حال، همین آزادی اگر بدون مرز باشد، ممکن است به بینظمی یا از بین رفتن چارچوبهای اخلاقی منجر شود. بنابراین، مفهوم ظاهراً سادهی این اصطلاح دربردارندهی نوعی تضاد میان آزادی و مسئولیت است.
از منظر فرهنگی و تاریخی، اصطلاح «anything goes» در قرن بیستم بهویژه در ادبیات و هنر مدرن شهرت یافت. این عبارت عنوان یکی از مشهورترین موزیکالهای برادوی در دههی ۱۹۳۰ نیز بود که ترانهسرا و آهنگساز معروف «کول پورتر» (Cole Porter) آن را نوشت. در آن اثر، «anything goes» نمادی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی دوران بود؛ زمانی که سنتها زیر سؤال میرفتند و جامعه با پدیدههایی مانند آزادی زنان، موسیقی جاز، و ظهور سبکهای نوین هنری روبهرو بود. در این معنا، عبارت نهفقط بیانگر بیقیدی، بلکه نماد تحولی فرهنگی و شکستن قالبهای سنتی تلقی میشد.
از دیدگاه فلسفی، «anything goes» مفهومی دارد که در نظریههای معرفتشناسی و فلسفهی علم نیز دیده میشود. فیلسوف اتریشی «پاول فایرابند» (Paul Feyerabend) در کتاب مشهور خود با عنوان Against Method از همین عبارت برای بیان دیدگاهش دربارهی علم استفاده کرد. او استدلال میکرد که علم هیچ روش یگانه و مطلقی ندارد و پیشرفت علمی از مسیر نظم و روش ثابت حاصل نمیشود، بلکه از خلاقیت، آزادی فکری، و حتی شکستن قواعد شکل میگیرد. در این معنا، «anything goes» تبدیل به شعاری فلسفی برای تأکید بر نسبیگرایی روششناختی و مخالفت با دگماتیسم علمی شد.
در دنیای معاصر، این اصطلاح گاهی بهعنوان توصیفی از فرهنگ پستمدرن نیز به کار میرود. در فرهنگی که مرز میان درست و نادرست، زیبا و زشت، سنتی و مدرن، یا جدی و طنزآمیز در هم آمیخته است، بهنوعی «همهچیز مجاز» به نظر میرسد. از مد و طراحی گرفته تا موسیقی و سینما، مرزها سیالتر شدهاند و تلفیق و تضاد به پدیدهای پذیرفتهشده تبدیل شده است. در این فضا، «anything goes» هم میتواند نشانگر تنوع خلاقانه باشد و هم نشانهای از آشفتگی فرهنگی.
این اصطلاح یادآور پرسشی بنیادین است: تا چه اندازه آزادی بیقید میتواند مفید باشد؟ «anything goes» از یک سو آزادی، نوآوری و پذیرش تفاوت را تجلیل میکند، و از سوی دیگر، به ما هشدار میدهد که نبود معیارها میتواند به سردرگمی و از دست رفتن معنا بینجامد. شاید بتوان گفت که این عبارت، بیش از هر چیز، بازتابی از روح زمانهی مدرن است؛ زمانی که انسان میان میل به آزادی مطلق و نیاز به چارچوبهای پایدار در نوسان است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «anything goes» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anything-goes