هرچیز، هرکار، همه کار(در جمله مثبت) چیزی، (در پرسش و نفی) هیچچیز، هیچکار، به هر اندازه، به هر مقدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Do you know anything about music?
دربارهی موسیقی چیزی میدانی؟
He said: do you know anything about syntax...?
گفت: هیچ از نحو دانی...؟
Say anything your sad heart desires.
هرچه میخواهد دل تنگت بگوی.
Is he anything like his father?
آیا او اصلاً شباهتی به پدرش دارد؟
Writing poetry is anything but easy.
تنها چیزی که دربارهی نگارش شعر نمیتوان گفت، سهولت آن است.
He ran as fast as anything.
او از هرچیزی سریعتر میدوید.
It was as easy as anything.
از هر کاری آسانتر بود.
I wouldn't go for anything.
به هیچ قیمتی نخواهم رفت.
I wasn't angry or anything.
من عصبانی یا تو این مایه حرفها که میگویی، نبودم.
بههیچوجه، اصلاً
...هر چیز
بههیچوجه، به هیچ قیمتی
هر اقدامی مجاز است، هیچ محدودیتی وجود ندارد
anything worth doing is worth doing well
هر کاری که ارزش انجام شدن را دارد ارزش آن را دارد که خوب انجام شود
(عامیانه) و امثال آن، و غیره
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «anything» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anything