ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Anything

ˈeniθɪŋ ˈeniθɪŋ ˈeniθɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb pronoun A1
    هرچیز، هرکار، همه کار(در جمله مثبت) چیزی، (در پرسش و نفی) هیچ‌چیز، هیچ‌کار، به ‌هر اندازه، به هر مقدار
    • - Do you know anything about music?
    • - درباره‌ی موسیقی چیزی می‌دانی؟
    • - He said: do you know anything about syntax...?
    • - گفت: هیچ از نحو دانی...؟
    • - Say anything your sad heart desires.
    • - هرچه می‌خواهد دل تنگت بگوی.
    • - Is he anything like his father?
    • - آیا او اصلاً شباهتی به پدرش دارد؟
    • - Writing poetry is anything but easy.
    • - تنها چیزی که درباره‌ی نگارش شعر نمی‌توان گفت، سهولت آن است.
    • - He ran as fast as anything.
    • - او از هرچیزی سریع‌تر می‌دوید.
    • - It was as easy as anything.
    • - از هر کاری آسان‌تر بود.
    • - I wouldn't go for anything.
    • - به هیچ قیمتی نخواهم رفت.
    • - I wasn't angry or anything.
    • - من عصبانی یا تو این مایه حرف‌ها که می‌گویی، نبودم.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anything

  1. noun unspecified object or event
    Synonyms: all, any one thing, anything at all, everything, whatever

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت anything

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anything» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anything

لغات نزدیک anything

پیشنهاد بهبود معانی