آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ مهر ۱۴۰۳

    Ar

    ər, ɑːr ə

    معنی ar | جمله با ar

    abbreviation

    (ar) حرف r

    The letter "ar" is one of the many consonants in the English alphabet.

    حرف r یکی از صامت‌های متعدد الفبای انگلیسی است.

    The letter R is the eighteenth letter of the English alphabet.

    حرف r هجدهمین حرف الفبای انگلیسی است.

    abbreviation

    تکنولوژی کامپیوتر (AR) (augmented reality) واقعیت افزوده، ای‌آر (تکنولوژی‌ای که تصویر ساخته‌شده توسط کامپیوتر را به چشم‌انداز کاربر در دنیای واقعی اضافه می‌کند)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The AR headset allowed me to see virtual objects in the real world.

    هدست واقعیت افزوده به من امکان داد تا اشیای مجازی را در دنیای واقعی ببینم.

    AR system

    سیستم واقعیت افزوده

    abbreviation

    (ar) (arrive) و (arrival) ورود، وارد شدن

    The ar of the train was announced on the loudspeaker.

    ورود قطار از بلندگو اعلام شد.

    the ar of the guests

    ورود مهمانان

    abbreviation

    (Ar) (Arabic) عربی

    I am currently studying Ar.

    در حال حاضر مشغول تحصیل در رشته‌ی عربی هستم.

    The Ar spoken in Morocco differs from that spoken in Egypt.

    عربی‌ای که در مراکش صحبت می‌شود با عربی‌ای که در مصر صحبت می‌شود، متفاوت است.

    symbol uncountable

    شیمی عنصر شیمیایی (Ar) آرگون، عنصر آرگون، گاز آرگون (نماد شیمیایی عنصر Argon)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    The symbol for argon is Ar, which is derived from its Latin name, argonum.

    نماد آرگون Ar است که از نام لاتین آن یعنی argonum گرفته شده است.

    One mole of 'Ar' contains 6.02 x 10^23 atoms.

    یک مول آرگون حاوی 10^23×6.02 اتم است.

    abbreviation

    اقتصاد (AR) (accounts receivable) حساب دریافتنی، طلب از مشتری

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    The company's AR had increased significantly due to the high volume of sales in the last quarter.

    حساب دریافتنی این شرکت به دلیل حجم بالای فروش در سه ماهه‌ی گذشته، افزایش قابل توجهی داشته است.

    The accounting department is responsible for managing and collecting AR.

    بخش حسابداری مسئول مدیریت و جمع‌آوری حساب دریافتنی است.

    abbreviation

    (AR) (acknowledgment of receipt) اعلام وصول

    We need to send an email confirming the AR of the documents.

    باید ایمیلی ارسال کنیم که اعلام وصول اسناد را تأیید کند.

    The sender received the AR from the courier service.

    فرستنده اعلام وصول را از سرویس پیک دریافت کرد.

    abbreviation

    اقتصاد (AR) (annual return) بازده سالانه، برگشت سالانه

    The AR on my savings account is disappointingly low.

    بازده سالانه در حساب پس‌انداز من به‌طرز ناامیدکننده‌ای پایین است.

    We need to calculate the AR for this investment to determine its profitability.

    برای تعیین سودآوری این سرمایه‌گذاری باید برگشت سالانه را محاسبه کنیم.

    abbreviation

    جغرافیا (AR) (Arkansas) آرکانزاس (یکی از ایالت‌های ایالات متحده‌ی آمریکا)

    The capital city of AR is Little Rock.

    مرکز ایالت آرکانزاس شهر لیتل راک است.

    I have always wanted to visit AR.

    همیشه دلم می‌خواست سری به آرکانزاس بزنم.

    abbreviation

    (AR) (army regulation) مقررات ارتش

    The soldier had to familiarize himself with the AR.

    سرباز باید خود را با مقررات ارتش آشنا می‌کرد.

    The soldier violated the AR by failing to report for duty on time.

    این سرباز با گزارش نکردن به‌موقع مأموریت، مقررات ارتش را زیر پا گذاشت.

    abbreviation

    سیاست (AR) (autonomous republic) جمهوری خودگردان، جمهوری خودمختار

    The AR of Tatarstan has its own constitution and parliament.

    جمهوری خودگردان تاتارستان قانون اساسی و پارلمان خود را دارد.

    The AR of Nakhchivan is an exclave of Azerbaijan, bordered by Armenia, Iran, and Turkey.

    جمهوری خودمختار نخجوان یکی از برون‌بوم‌های آذربایجان است که با ارمنستان، ایران و ترکیه هم‌مرز است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ar

    1. noun a unit of surface area equal to 100 square meters
      Synonyms:
      are argon atomic number 18
    1. noun A state in south central United States; one of the Confederate states during the American Civil War
      Synonyms:
      arkansas land-of-opportunity

    ارجاع به لغت ar

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ar

    لغات نزدیک ar

    • - aquinas
    • - aquitaine
    • - ar
    • - ar teritis
    • - ar-
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.