آخرین به‌روزرسانی:

Arachnoid

əˈræknɔɪd əˈræknɔɪd

معنی‌ها

noun adjective

کالبدشناسی پرده‌ی عنکبوتیه، تنندویه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده
noun adjective

وابسته به پرده‌ی عنکبوتیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun adjective

گیاه‌شناسی پوشیده از مو یا الیاف نرم و ریز، کرک‌دار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده
adjective noun

جانورشناسی وابسته به عنکبوتیان، تنندویی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده
noun adjective

هر یک از جانوران رده‌ی عنکبوتیان، تنندو

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arachnoid

  1. noun air-breathing arthropods characterized by simple eyes and four pairs of legs
    Synonyms:
    arachnid
  1. noun the middle of the 3 meninges
    Synonyms:
    arachnoid membrane
  1. adjective Relating to or resembling a member of the class Arachnida
    Synonyms:
    spidery spiderlike arachnidian spiderly

ارجاع به لغت arachnoid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arachnoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arachnoid

لغات نزدیک arachnoid

پیشنهاد بهبود معانی