بهطور مصنوعی، بهصورت غیرطبیعی
These diamonds are created artificially in high-tech labs.
این الماسها در آزمایشگاههای پیشرفته بهصورت مصنوعی تولید میشوند.
The flowers were artificially colored to make them look fresher.
گلها را بهطور غیرطبیعی رنگی کرده بودند تا تازهتر به نظر برسند.
بهطور عمدی، با مداخلهی انسانی، بهشکل غیرعادی، بهصورت غیر طبیعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Competition was artificially reduced by new regulations.
رقابت، بهطور عمدی و با دخالت قوانین جدید کاهش یافته بود.
His reputation was artificially enhanced by clever PR strategies.
شهرت او بهشکل و غیرطبیعی با استراتژیهای روابط عمومی تقویت شد.
تصنعی، نمایشی، از روی تظاهر
His kindness felt forced and artificially polite.
مهربانیاش تحمیلی و از روی تظاهر بود.
The manager greeted everyone with an artificially cheerful tone.
مدیر با لحنی نمایشی و شاد به همه خوشآمد گفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «artificially» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/artificially