در کنار، در ساحل، به کنار، به طرف ساحل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Row the boat ashore!
قایق را به سوی ساحل پارو بزن!
An old sailor who is spending his sad retirement ashore.
ملوان پیری که بازنشستگی غمانگیز خود را در خشکی میگذراند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ashore» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ashore