آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Asthma

ˈæzmə ˈæsmə ˈæsmə

معنی asthma | جمله با asthma

noun uncountable

آسم، بیماری آسم، تنگی نفس، نفس‌تنگی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He suffers from asthma.

او مبتلا به آسم است.

Stress can bring on an asthma attack.

استرس می‌تواند باعث حمله‌ی آسم شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد asthma

  1. noun respiratory disorder characterized by wheezing; usually of allergic origin
    Synonyms:
    bronchial asthma asthma-attack emphysema pleurisy bronchiectasis bronchopneumonia pleuritis silicosis asbestosis bronchiolitis empyema coniosis siderosis anthracosilicosis

ارجاع به لغت asthma

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asthma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asthma

لغات نزدیک asthma

پیشنهاد بهبود معانی