حداقل، دستکم، لااقل، کمِکم، اقلاً (در کمترین حالت)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
You’ll need at least three days to finish the project.
شما دستکم به سه روز نیاز دارید تا پروژه را تمام کنید.
The trip will take at least two hours.
سفر کمکم دو ساعت طول خواهد کشید.
حداقل، دستکم، لااقل (برای کم کردن تأثیر جمله)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's a good student - at least, he gets good grades.
او دانشآموز خوبی است؛ حداقل نمرات خوبی میگیرد.
She knows the city well – at least, the downtown area.
او شهر را خوب میشناسد؛ دستکم بخش مرکز شهر را.
حداقل، دستکم، لااقل، اقلاً (برای تأکید بر چیزی خوب در شرایط بد)
I missed the last bus, but at least I got some exercise walking home.
آخرین اتوبوس را از دست دادم، اما اقلاً با پیادهروی تا خانه کمی ورزش کردم.
We didn’t finish on time, but at least we completed most of the work.
ما به موقع تمام نکردیم، اما حداقل بیشتر کار را انجام دادیم.
حداقل، دستکم، لااقل، اقلاً (برای بیان کمترین کاری که شخصی میتواند انجام دهد)
He should at least apologize for what he said.
او باید اقلاً بابت حرفی که زد عذرخواهی کند.
You might not agree with me, but at least listen to what I have to say.
شاید با من موافق نباشی، اما حداقل به حرفهایم گوش بده.
کلمهی «at least» در فارسی به «حداقل»، «دستکم» یا «لااقل» ترجمه میشود.
این ترکیب زبانی از پرکاربردترین اصطلاحات در زبان انگلیسی است و در موقعیتهای بسیار متنوعی به کار میرود. در سادهترین حالت، «at least» برای بیان حداقل مقدار یا پایینترین سطح یک چیز استفاده میشود. برای مثال، وقتی گفته میشود: You should sleep at least seven hours a night، منظور این است که فرد باید دستکم هفت ساعت در شب بخوابد، حتی اگر بیشتر خوابیدن بهتر باشد. این کاربرد در متون علمی، آموزشی و روزمره رایج است و اغلب برای مشخص کردن معیار یا استانداردی پایهای به کار میرود.
علاوه بر مفهوم عددی و کمی، «at least» بار معنایی دیگری هم دارد که به جنبهی روانی و احساسی جمله رنگ میدهد. در بسیاری از مواقع، این عبارت بهعنوان نوعی تسکین یا دلداری به کار میرود. برای مثال، وقتی کسی شکست میخورد اما شما میگویید: At least you tried، معنای جمله این است که «دستکم تلاش کردی» و همین تلاش ارزشمند است. در اینجا، «at least» نشاندهندهی یافتن نکتهای مثبت یا قابلقبول در شرایطی است که ممکن است چندان مطلوب نباشد.
در گفتار روزمره، «at least» میتواند نقش برجستهای در کاهش شدت ناامیدی یا تأکید بر بخشی از واقعیت ایفا کند. افراد با استفاده از این عبارت، به نوعی نیمهی پر لیوان را برجسته میکنند. مثلاً اگر کسی دیر به مقصد برسد اما باز هم به موقع برای بخش مهمی از رویداد حاضر شود، میتواند بگوید: Well, at least I didn’t miss the whole meeting. اینگونه کاربرد باعث میشود شنونده حس بهتری پیدا کند و موقعیت دشوار، قابل تحملتر جلوه کند.
از سوی دیگر، «at least» گاهی برای بیان حداقل انتظارات یا خواستهها به کار میرود. وقتی فردی میگوید: You could at least say thank you، منظورش این است که حتی اگر هیچ کار دیگری انجام نشود، گفتن یک «متشکرم» بهعنوان حداقل انتظار وجود دارد. این کاربرد اغلب در موقعیتهایی به کار میرود که گوینده از کمبود توجه یا بیادبی دیگری گلایه دارد و بر یک رفتار ساده اما ضروری تأکید میکند.
از منظر ادبی و ارتباطی، «at least» در ساختار جملات باعث ایجاد تعادل میان جنبههای منفی و مثبت میشود. این عبارت نهتنها بیانگر حداقلهاست، بلکه بهعنوان پلی زبانی برای کاهش تنش، ایجاد امید و یافتن معنای مثبت در دل شرایط منفی عمل میکند. همین ویژگی باعث شده است که در ادبیات، گفتگوهای نمایشی و حتی نوشتارهای انگیزشی جایگاه ویژهای داشته باشد. «at least» در واقع یادآوری میکند که حتی در سختترین موقعیتها، همیشه نقطهای برای چنگ زدن به امید یا واقعیتی قابلقبول وجود دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «at least» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/at least