اشتیاق، طمع، تمایل به پیشرفت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The team's avidness for victory pushed them to train harder than ever.
اشتیاق تیم به پیروزی باعث شد تا آنها سختتر از همیشه تمرین کنند.
The avidness of the fans at the concert was palpable in the air.
اشتیاق هواداران در کنسرت در فضا محسوس بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «avidness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/avidness