با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Backboard

ˈbækbɔːrd ˈbækbɔːrd ˈbækbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تخته یا صفحه پشت هرچیزی، تخته پشت قاب عکس و غیره
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد backboard

  1. noun A raised vertical board with basket attached; used to play basketball
    Synonyms: basketball backboard

ارجاع به لغت backboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backboard

لغات نزدیک backboard

پیشنهاد بهبود معانی