شکل نوشتاری دیگر این لغت: back swing
ورزش (درست قبلاز زدن ضربه به توپ) (راکت، چوب و...) حرکت به عقب، دورخیز، عقب آوردن، بکسوئینگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The golfer's backswing was very controlled and accurate.
دورخیز گلفباز بسیار کنترلشده و دقیق بود.
The baseball coach emphasized the importance of timing in the backswing.
مربی بر اهمیت زمانبندی در هنگام عقب آوردن چوب تأکید کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «backswing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backswing