فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bank Account

bæŋkəkaʊnt bæŋkəkaʊnt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable B1

حساب بانکی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He checked his bank account balance before making a purchase.

او قبل‌از خرید موجودی حساب بانکی خود را بررسی کرد.

The bank account was linked to her mobile payment app.

حساب بانکی به نرم‌افزار پرداخت تلفن‌همراه او وصل شده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They decided to close their joint bank account after the breakup.

آن‌ها پس‌از جدایی تصمیم گرفتند که حساب بانکی مشترک خود را ببندند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bank account

  1. noun an arrangement made with a bank whereby one may deposit and withdraw money and in some cases be paid interest

ارجاع به لغت bank account

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bank account» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bank-account

لغات نزدیک bank account

پیشنهاد بهبود معانی